وکیل طلاق تهران
در صورتی زوج میتواند در طلاق خلع (توافقی) ، به زوجه رجوع کند که بدواً زوجه در ایام عده به ما بذل رجوع کرده باشد
خلاصه جریان پرونده
در تاریخ ۲۵/۹/۸۸ آقای ع.م. فرزند م. دادخواستی بهطرفیت خانم ط.الف. فرزند الف. و به خواسته اثبات رجوع تقدیم کرده و توضیح داده است بهموجب حکم شعبه هشتم در تاریخ ۲۸/۶/۸۸ خانم خوانده از اینجانب طلاق گرفته و بلافاصله باهم به منزل رفتیم نزد اینجانب آمده و رجوع نمودهایم و رابطه زناشویی داشتهایم و هنوز باهم زندگی میکنیم لذا با تقدیم دادخواست صدور حکم بر اثبات رجوع را دارم. شعبه ۸ دادگاه عمومی حقوقی کرمان با تعیین وقت رسیدگی در وقت مقرر با حضور خواهان و در غیاب خوانده تشکیلشده است خواهان اظهار داشته همسرم طلاق گرفته است بعد از طلاق من رجوع کردم و زیر یک سقف زندگی میکنیم و رابطه هم داشتهایم. دادگاه قرار استماع شهادت شهود را صادر کرده است و با تعیین وقت نهایتاً در جلسه ۲۹/۶/۱۳۸۹ دادگاه با حضور خواهان و در غیاب خوانده تشکیلشده و دادگاه پس از تحقیق از دو نفر از گواهان تعرفه شده از سوی خواهان بهموجب رأی شماره ۷۹۸-۳۰/۶/۱۳۸۹ در خصوص دعوی آقای ع.م. فرزند م. و بهطرفیت خانم ط.الف. فرزند الف. و به خواسته اثبات رجوع با توجه به اینکه خواهان شهودی معرفی کرده که با اتیان سوگند اعلام نمودهاند ما شاهد هستیم که طرفین پرونده در یکمنزل زندگی میکنند و بارها شاهد رفتوآمد ایشان باهم بودهایم لذا مستنداً به ماده ۱۰۶۲ قانون مدنی رأی بر اثبات رجوع زوجین در زمان عده را صادر و اعلام کرده است رأی صادره غیابی و قابل واخواهی قیدشده است. خانم ط.الف. نسبت به دادنامه یادشده واخواهی به عملآورده است و دادگاه با توجه به نحوه ابلاغ دادنامه به خوانده قرار قبولی واخواهی را صادر و با تعیین وقت رسیدگی طرفین را دعوت کرده است. در وقت مقرر دادگاه با حضور طرفین دعوی تشکیلشده است خانم ط.الف. اظهار داشته اصلاً رجوعی در کار نبوده و هیچ رابطهای باهم نداشتهایم و با پوشش اسلامی جلوی ایشان حاضر میشدم و با چند نفر از بچههای بزرگم توی یک اتاق میخوانیدم و درب اتاق را قفل میکردم ایشان نمیرفت میگفت پولم را بدهید و هشت ماه بعد خانه را فروختیم و ایشان از خانه رفت و هیچوقت من با ایشان تنها نبودم سه مرتبه پلیس ۱۱۰ آمده و او میخواسته مرا بکشد دخترانم که با ما زندگی میکردند و الآن هم حضور دارند و بزرگ میباشند درخواست تحقیق از آنان را دارم و از اخطاریههای پرونده بیاطلاع بودهام آقای ع.م. اظهار داشته همسایهها را قبول دارم من که دوربین نداشتم که همراهم ببرم بچهها دروغ میگویند. دادگاه از گواهان واخواه (فرزند مشترک) تحقیق کرده و پس از اینکه واخواه اظهار داشته قسم میخورم در زمان عده هیچگونه رابطهای با آقای م. نداشتهام و با پوشش جلوی ایشان حاضر میشدم دادگاه با اعلام ختم دادرسی بهموجب رأی شماره ۱۸۰-۲۳/۲/۱۳۹۲ در خصوص واخواهی خانم ط.الف. فرزند الف. نسبت به دادنامه شماره ۷۹۸-۳۰/۶/۸۹ از شعبه ۸ دادگاه عمومی حقوقی کرمان و بهطرفیت آقای ع.م. فرزند م. نظر به لحاظ اینکه خواهان اظهار داشته در خانه با بچههایم بودم و شبها نیز کنار بچههایم که بزرگ بودند میخوابیدم و حتی درب خانه را قفل میکردیم و هیچگونه رابطهای با یکدیگر نداشتهایم و من هر وقت با ایشان بودم با پوشش کامل بودم و بچههایم که بزرگ میباشند گواه بر ادعای من میباشند و دو نفر از فرزندان خود را بهعنوان شهود معرفی کرده که با اتیان سوگند اظهارات خواهان را عیناً تأیید نمودهاند لذا نظر به مطالب فوق و اینکه در طلاق خلعی شرط رجوع زوج به رابطه زوجیت رجوع زوجه به ما بذل میباشد و رجوعی از طرف زوجه به ما بذل صورت نگرفته است ادعای واخواه را مطابق با واقع تشخیص داده و ضمن نقض رأی غیابی فوقالذکر رأی بر ردّ دادخواست اثبات رجوع را صادر و اعلام کرده است آقای ع.م. نسبت به دادنامه فوقالذکر تجدیدنظرخواهی به عملآورده است که پس از پاسخ تجدیدنظر خوانده شعبه ششم دادگاه تجدیدنظر استان کرمان بهموجب رأی شماره ۵۰۸-۱۴/۵/۱۳۹۲ و با این استدلال که دلیلی بر رجوع طرفین وجود ندارد و با توجه به اینکه طلاق آنان از نوع خلعی بوده است و در طلاق خلعی ابتدا بایستی زوجه در ایام عده به ما بذل رجوع و سپس زوج به زوجیت رجوع نماید و این رجوع به ما بذل ثابت نیست لذا با ردّ اعتراض رأی تجدیدنظر خواسته را عیناً تأیید کرده است. آقای ع.م. نسبت به دادنامه یادشده فرجامخواهی به عملآورده است که پس از پاسخ فرجامخوانده پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است لایحه اعتراضییه به هنگام شور قرائت میشود.
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای مهدی اسلامی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده در خصوص دادنامه شماره ۵۰۸-۱۴/۵/۱۳۹۲ شعبه ششم دادگاه تجدیدنظر استان کرمان مشاوره نموده چنین رأی میدهد:
رای دیوان
اعتراض فرجامخواه با توجه به مندرجات پرونده و رسیدگیهای بهعملآمده وارد نیست و رأی دادگاه بنا به جهات و دلایل منعکس در آن منطبق با موازین قانونی است لذا با ردّ اعتراض مستنداً به ماده ۳۷۰ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی رأی فرجامخواسته را ابرام نموده و پرونده را اعاده مینماید.
رئیس شعبه ۱۲ دیوان عالی کشور ـ مستشار
طیبی ـ اسلامی/پژوهشگاه قوه قضاييه